نتایج جستجو برای عبارت :

شرح حال سیستم ِ مفلوک حاضری بزن !

وقتی بعده یه روز عجیب و نسبتا خوب نصف شب یادش میوفتی و مث سگ اشک میریزی و نمیدونی باید چیکار کنی و پناه میاری به وبلاگ :))))
نقش بازی نکن دختر چرا نمیتونی خودت باشی!
حاجی،من ضعف میکنم واسه داشتنت.
من مثل یه قوطی خالی اب معدنیم که انتظار داشتم با چایی داغ پرم کنن.
همینقد مفلوک.
استاد درس حشره‌شناسیِ این ترم، پنج نمرە‌ی درس را اختصاص داده به کار عملی. اینطور که باید آخرِکار کلکسیونی از حشراتِ فیکس‌شده تحویل بدهیم.  ظرف شیشه‌ایم پر‌شده از حشرات جورواجور. با اینکه نامِ علمی حتی بیشتر از نصفشان را نمی‌دانم امّا در همین مدت کوتاهِ هم‌زیستیِ ناخواسته‌ای که من بهشان تحمیل کرده‌م، بە هم عادت کرده‌ایم. حالا من دلم نمی‌آید در تنشان سنجاق فرو کنم و لیبل‌زده بگذارمشان توی جعبه و آن‌ها هم لابد کم‌تر از قبل بهم فوش می
این روز ها طناب قلاده ی زمان است که محکم تر از دیگر اربابان گردنم را می‌کشد و من مثل توله سگی مفلوک زوزه کشان تسلیم میشوم
شاید هم از اول تنگ ترین قلاده بر گردن انسان قلاده ی زمان بوده
دوست دارم بگویم :زمان کسی است که هرچیزی را در دست و هر کسی را در اختیار دارد و بعد هم مثل کازانتزاکیس پیرمرد نیمه دیوانه ی خوش احساس بگویم 《او یا خداست یا شیطان》
واما پینک فلوید چه خوب می‌گوید که ما  همیشه به زمان سجده کرده ایم (در موقعیت های زمانی خاص دعا کرده
یک چیزی از یک جایی انگار دارد چنگ می‌زند تا خودش را به یک بالایی برساند. آن چیز از جنس فکرهای فصلی و موهومات قلبی است. آن جا؛ حنجره و گلوی یک ذهن مفلوک است که پر از خراش چنگ‌ها شده است. و آن بالا... آن بالا... .
چارلی یک بار یک محشری درمورد لکنت نوشته بود؛ کشتی درون بطری! آواهایی که  خود را می‌رسانند اما پشت دندان‌ها گیر می‌کنند.
حقیقتا نفسم گرفت!
غیرممکن احمقانه‌ی ناشی از ترس. ترس زاییده‌ی زندگی بین آدم‌ها، و استعداد شگرف این گونه‌ی انگار خلق
بعضی ها اصلا دنبال غم و غصه می گردند. انگار بدشان نمی آید بدبخت و بیچاره باشند. روانشناسان بعد از سال ها تجربه و مطالعه به این نتیجه رسیدند که بیچاره و مفلوک بودن هنر می خواهد، چون به زحمت می توان شرایط را برای همیشه بد نگه داشت. کسی که ادعا می کند ذاتا بداقبال است، خلاقیت زیادی به کار برده تا بداقبال شود. درست زمانی که اوضاع رو به بهبود است و نه زلزله و سیلی در کار است، نه جنگ و تهدیدی و حتی تحریم ها هم یکی یکی غیب می شوند، غم و غصه جور کردن هنری
احیانااااا بس نیس دیگعععععععععع ؟؟؟
 
کارتون به فن آرت رسیدهههههههههههههه ؟؟؟
 
بابا شماها دیگه چه بدبختاییی هستین دیگههههه.....
 
بعد اسمتون هم گذاشتین خواننده ؟؟؟
 
اون از هیراد فلک زدتون اینم از این مفلوک بی شعور گاو صادقلو 
خیلی هم جالبه ادعا هم دارن که ما نمیشناسیمشون و خودشونو جزو بهترین ها میدوننن
 
من برای نژادم متاسفم
 
کم مونده بیان فیک لاو رو کاور کنن به فارسی بگن خودمون نوشتیمش ....
 
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
«خانواده‌ای هست مفلوک. کار پدر بدانجا کشیده است که مجبور است طلای مادر بفروشد تا نان سفرهٔ فرزندان فراهم آورد و البته بیش از آن را نیز خرج خود کند.... به پدر چه خواهید گفت؟ بیکار؟ مفلس؟ معتاد؟ هر چه خواستید بگویید اما بدانید از چنین مردی بایستی ناامید بود. اگر کسی به فکر نجات چنین خانواده‌ای باشد، تنها به فرزندان جوان امید خواهد بست...»
«مادر یعنی وطن. طلا یعنی نفت. پدر یعنی دولت... این ملک پدرانی داشته است که برای حکومت، نه طلای مادر که خود ماد
اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویش‌مسلکانه، وجهۀ جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. از امروز به خاطر اسلام و
انقلاب، مسئولین وظیفه دارند مرتب و باوقار باشند… هرچند ما فقیر باشیم و
اقتصادمان به سامان نباشد، اما برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و
غیرمسلمان، ملتی مفلوک جلوه ننماییم، لازم است تا جلوه‌هایی از  تجمل در
چهرۀ کشور و مسؤولین حاکمیتی رویت شود.



نماز جمعۀ تهران، ١٨ آبان ١٣۶٩
حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجا
ای تو را خوش یافتن نایافتنخاطرت با زلف پنهان بافتن
تو مرو از دل مرو از خوابهاتو مرو از منظر بی‌تابها
خوش نشین بر طاقهای روح‌وشدر دل بی‌خوابهای نوح‌وش
تو درون منزلی صد سالهاما برون از منزلیم از قالها
ما درون گشتیم و دنیا هیچ شدنزد ما دیروز و فردا هیچ شد
منزل حال آمدیم از گورهامرده بودیم و کنون در سورها
سال و ماه و روز و ساعت پوک شدعقل پروایی بتی مفلوک شد
قبله‌ی ما خاک بود و حال دلخانه‌ی ما مسجد و امسال دل
آنچه در کوی کلیسا کال بوددر تو یابید
میگه فرق شما ملاها با رضاخان چیه؟!
اون حجاب رو به زور از سر زنا برمیداشت، شمام دارین بزور سرشون میکنین!!
میگم فرق این دو تا رو یعنی نمیدونین؟!
حجاب یه حق کاملا شخصی ست
دوست نداره کسی اندامشو ببینه! به هر دلیلی...
بخاطر اینکه عیب و نقصی درشه! بخاطر اینکه نگاه معنی دار دیگران ناراحتش میکنه! بخاطر اینکه به شخصیتش میخواد توجه کنن تا به زیبائی بدنش! بخاطر اینکه خلاف اعتقاداتشه و...
اما برهنگی در جایی که محل عبور و مرور همه جور آدمیه - جوان پیر، زن دار ب
379لابد به هوای یک مطلب عاشقانه اومدید؟ نه نه. دیوانه کننده اوضاعی بود که با آن درگیر این چند روزه درگیر بودم. واقعا بعضی از مشتری ها من را تا مرز جنون می برند. خدایا توبه، از این که شماره ام را نوشتم گذاشتم سر در پیجم. :| فرت فرت زنگ میزد. "خانم این و ندارین؟" دو دقیقه بعد زییییینگ "خانم اون و ندارید؟ خانم چرا اون که من پسندیدم و تموم کردین؟" :| نکنیم از این کارها. روانی نکنیم فروشنده را. پ.ن: دیگه همین. :| یعنی بیست و چهار ساعت نشد از اظهار ن
میگه فرق شما ملاها با رضاخان چیه؟!
اون حجاب رو به زور از سر زنا برمیداشت، شمام دارین بزور سرشون میکنین!!
میگم فرق این دو تا رو یعنی نمیدونین؟!
حجاب یه حق کاملا شخصی ست
دوست نداره کسی اندامشو ببینه! به هر دلیلی...
بخاطر اینکه عیب و نقصی درشه! بخاطر اینکه نگاه معنی دار دیگران ناراحتش میکنه! بخاطر اینکه به شخصیتش میخواد توجه کنن تا به زیبائی بدنش! بخاطر اینکه خلاف اعتقاداتشه و...
اما برهنگی در جایی که محل عبور و مرور همه جور آدمیه - جوان پیر، زن دار ب
در جریان یکی از ماموریت های جانبی جذابی که طی آن روایت غریبه ای را دنبال می کنید به اسم A Bright Bouncing Boy، آرتور با رباتی زنگ زده و شکسته ملاقات می کند. مثل بسیاری از مواردی که در این مطلب خواهید دید، RDR2 ایده تداخل زمان و تکنولوژی با دنیای غرب را دستمایه شوخی کرده تا به جای مشاهده گاومیش های آمریکای شمالی در میان برف های کوهستان با رباتی اندروید مانند مواجه شویم. برای پیدا کردن این آدم آهنی مفلوک در مرحله نخست باید ماموریت یاد شده را با ملاقات سازن
379لابد به هوای یک مطلب عاشقانه آمدید؟ نه نه. دیوانه کننده اوضاعی بود که با آن درگیر بودم. واقعا بعضی از مشتری ها من را تا مرز جنون می برند. خدایا توبه، از این که شماره ام را نوشتم گذاشتم سر در پیجم. :| فرت فرت زنگ میزد. "خانم این و ندارین؟" دو دقیقه بعد زییییینگ "خانم اون و ندارید؟ خانم چرا اون که من پسندیدم و تموم کردین؟" دیشب هم که بابت گلی که من کاشتم تماس گرفت و با همان ادبیات طلبکارانه از خجالتم درآمد. امروز کلا گوشی را گذاشتم روی حالت پرواز. ا
379لابد به هوای یک مطلب عاشقانه آمدید؟ نه نه. دیوانه کننده اوضاعی بود که با آن درگیر بودم. واقعا بعضی از مشتری ها من را تا مرز جنون می برند. خدایا توبه، از این که شماره ام را نوشتم گذاشتم سر در پیجم. :| فرت فرت زنگ میزد. "خانم این و ندارین؟" دو دقیقه بعد زییییینگ "خانم اون و ندارید؟ خانم چرا اون که من پسندیدم و تموم کردین؟" دیشب هم که بابت گلی که من کاشتم تماس گرفت و با همان ادبیات طلبکارانه از خجالتم درآمد. امروز کلا گوشی را گذاشتم روی حالت پرواز. ا
خلاصه داستان
سه آدم بدبخت و مفلوک (با بازی حمید فرخ‌نژاد، میر طاهر مظلومی و امیر
مهدی ژوله) که کارشان زنده کردن چک و مسائلی از این دست می‌باشد، برای یک
مورد کاری دربارهٔ سند زمین به برلین می‌روند و…

بازیگران
حمید فرخ‌‌نژاد، امیر مهدی ژوله، میرطاهر مظلومی، هومن حاجی عبداللهی،
سامان صفاری، نادر مشایخی، محسن حسینی، احمد سمنار، رنه اشتولز، آزاده
اسماعیل‌خانی، گوهر خیراندیش و میترا حجار

برای دانلود فیلم سینمایی سامورایی در برلین کلی
بعضی از آدما فکر می کنن تهدید به نبودن و دل کندن و این صحبتا، چیزی رو توی زندگی آدم عوض می کنه. اگر شما هم جزو همون دسته از افراد هستید، باید بگم خیالتون راحت! بعد از رفتنتون، آب از آب تکون نمی خوره؛ فقط دیگران یاد می گیرن که چجوری بدون شما زندگی کنند. اگر کسی، به هر دلیلی برای مدتی از کنارتون دور می شه، موضعتون رو به یه آدم مفلوک و بدبخت تغییر ندید؛ زندگیتون رو بکنید و بدونید که اون شخص، حتمن دلیلی برای نبودنش در کنار شما داره، حتا اگر اون دلیل،
بازنشر یادداشت روز سه شنبه ۱۵ بهمن
منظور از سینمای انتقادی در این مختصر، برخی آثار سینمایی منتقد وضع موجود در میانه سال های ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ در آمریکا و اروپا (ایتالیا) است. دوران پس از جنگ جهانی و بحران اقتصادی و فقر، علی القاعده بر سینمای غرب تاثیر می گذاشت، چرا که سینما در مغرب زمین -بر خلاف سینمای مفلوک ایران- از دل جامعه برآمده و به مساله اجتماعی پایبند است، گرچه عنوان پرطمطراق سینمای اجتماعی را یدک نمی کشد.
در آمریکا برخی آثار انتقادی شکل گ
+آقای محترم شنبه اولین امتحان زبانشو داره؛ برای این بچه مون دعا کنین :| استرس داره :))
من این امتحانو ندارم الحمدالله. 
جفتمون روزی بیست سی بار خدا رو شکر میکنیم که من اینو ندارم وگرنه به احتمال 99 درصد دیگه دیوونه شده بودم؛ از نوع زنجیری :))
واقعا در توانم نبود یه امتحان دیگه به برنامه م اضافه شه و سه تا امتحان زبان داشته باشم.
همینطوریشم حس مفلوک بودن و طفلکی بودن دارم و حس میکنم اینقدر کتک خوردم که بدنم درد میکنه :| :/
 
+به عکسای پارسال پاییز نگاه
ترس این را داشتم که در غربت، دست از پا خطا کنم یا مال و دارایی اندکی که با خودم داشتم را از کف بدهم. اما همه چیز خیلی خوب بر مدار قرار و آرامش چرخید و سفر دلپذیری را برای من رقم زد.
صبح زود، تیغ آفتاب، به همدان رسیدم و در مرکز شهر اتاقی گرفتم و چند دقیقه ای استراحت کردم. نتوانستم بیشتر در اتاق بمانم و میخواستم هرچه زودتر، شهر را ببینم و به اصطلاح سرپری زده باشم.
از مرکز شهر تا آرامگاه شیخ الرئیس را پیاده طی کردم. در همدان وجه غالب مردم بومی هستند
دانلود فیلم سینمایی سامورایی در برلین
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کارگردان: مهدی نادری | ژانر: کمدی، خانوادگی | سال تولید: 1397 | تاریخ انتشار: سال 1398
مدت زمان: 88 دقیقه | نوع: سینمایی | مخاطب: خانواده | کیفیت ویدئو: WEB-DL
فرمت: MP4 | حجم: متفاوت با هر کیفیت | تهیه کننده: ابوالفضل صفاری
خلاصه داستان:سه آدم بدبخت و مفلوک (با بازی حمید فرخ‌نژاد، میر طاهر مظلومی و امیر مهدی ژوله) که کارشان زنده کردن چک و مسائلی از این دست می‌باشد، ب
☆ گفتند بیایید دعا کنیم تا زندگی هایمان به حالت قبل بر گردد!
به ناگاه خنده ام گرفت و در دل گفتم؛ خدایا! پس این بشر کی قرار است آگاه شود؟!...
 گفتم؛ من چنین دعای خبطی نمی کنم.
زندگیِ پیشین بشر اگر خوب بود که کارش به اینجا نمی کشید!
اما این که شما همچنان حالت قبل را می خواهید!ا هنوز از ماجراهای روزگار درس نگرفته اید،
هنوز درونتان تغییر نکرده و چشمانتان باز نشده است.
این که شما خدا را برای رسیدن به حالت قبل تان می خواهید و می خوانید. مثل اینست که از خد
روزی روزگاری زنی در کلبه ای کوچک زندگی می کرد. این زن همیشه با خداوند صحبت می کرد و با او به راز و نیاز می پرداخت. روزی خداوند پس از سال ها با زن صحبت کرد و به زن قول داد که آن روز به دیدار او بیاید. زن از شادمانی فریاد کشید، کلبه اش را آماده کرد و خود را آراست و در انتظار آمدن خداوند نشست.
چند ساعت بعد در کلبه او به صدا درآمد. زن با شادمانی به استقبال رفت اما به جز گدایی مفلوک که با لباس های مندرس و پاره اش پشت در ایستاده بود، کسی آنجا نبود! زن نگاهی
 
دانلود فیلم سامورایی در برلین
 
بازیگران:
حمید فرخ‌‌نژاد، امیر مهدی ژوله، میرطاهر مظلومی، هومن حاجی عبداللهی، سامان صفاری، نادر مشایخی، محسن حسینی، احمد سمنار، رنه اشتولز، آزاده اسماعیل‌خانی، گوهر خیراندیش و میترا حجار و …
خلاصه داستان:
سه آدم بدبخت و مفلوک که کارشان زنده کردن چک و مسائلی از این دست می‌باشد، برای یک مورد کاری دربارهٔ سند زمین به برلین می‌روند و …
اطلاعات فیلم:
تهیه کننده : ابوالفضل صفاری
نویسنده : مهدی نادری
کارگرد
دانلود فیلم سامورایی در برلین
 
بازیگران:
حمید فرخ‌‌نژاد، امیر مهدی ژوله، میرطاهر مظلومی، هومن حاجی عبداللهی، سامان صفاری، نادر مشایخی، محسن حسینی، احمد سمنار، رنه اشتولز، آزاده اسماعیل‌خانی، گوهر خیراندیش و میترا حجار و …
خلاصه داستان:
سه آدم بدبخت و مفلوک که کارشان زنده کردن چک و مسائلی از این دست می‌باشد، برای یک مورد کاری دربارهٔ سند زمین به برلین می‌روند و …
اطلاعات فیلم:
تهیه کننده : ابوالفضل صفاری
نویسنده : مهدی نادری
کارگردان
نادعلی ، در واستاندن عنان از دست ستار ، راست و به‌جا بر اسب قرار گرفت و با کنایه گفت :
- رعیت‌ها ، رعیت‌ها ! این رعیت‌ها عاقبت دست شما را میان حنا می‌گذارند ! نمی‌دانم چقدر می‌شناسی‌شان . همین‌قدر برایت بگویم که بدجوری متقلب ، دورو و بزدل هستند ! جلو اربابِ قُلدر از موش هم کوچک‌تر و ترسوترند ، اما همین که حریف را ناچار ببینند از اسفندیار هم پهلوان‌تر می‌شوند . برای همین هم ارباب‌ها می‌دانند چه‌جوری همراهشان تا کنند . اول اینکه همیشه‌ی خ
به تک ستاره ی آسمان شب، سلامبه تک برگ شاخسار درخت خشک، سلامبر اخرین امید روزهای بر بادبه اخرین روزنه در تاریکی، سلامسلام به کوچه های نم زده از بارانبر آستان قدم پوش جلوگه یارانسلام بر تکه ابر این غروب تنهاییبر دل خونین و چرکین این آسمانسلام بر قطرات اشکهای بی حاصلبر غصه های دریای دل بی ساحلبراین یگانه مفلوک قرن نفرینیبر این زمانه ی چنگ خورده ی باطلدر این مراحل هفت وادی عطاردر این هفت خوان بی نشان و بی کس و کاردر این یگانه دهلیز پرهراس بی پا
این که دانشمندان تا حالا نتوانسته اند چیزهایی کشف کنند که آدم ها را رویین تن کند در برابر مشکلات، شکست مفتضحانه‌ای می‌تواند باشد. منظورم این است که آدم عصبی نشود، حرص نخورد. یا گرسنه‌اش نشود اصلا. یا اگر احساس گرسنگی کرد یک قرصی کپسولی حبه قندی بیندازد توی این غار تاریک و مفلوک و بس! ترجیحا این قرص ها عوارض نداشته باشد لطفا! مثل هر چیزی که تا حالا زحمت کشیده‌اند و کشف و تولید می‌کنند. ادعا می‌کنند بی‌نقص است ولی بازهم در افراد مختلف ایجاد
سرکردگان فرقه مفلوک رجوی، با از دست دادن موقعیت برگزاری
سیرک سالانه در فرانسه، مجبور شدند به کارناوال خیابانی روی آورند و برای این
کارناوال، میدان شومان بروکسل را انتخاب و گمان می کردند جمعیتی قابل قبول را از
سطح اروپا جمع کنند و به بروکسل برسانند. حتی یکی از اعضای شورای مقاومت فرقه اعتراف
کرده شرایط و آبروی فرقه آنقدر بحرانی است، که مریم رجوی دستور داده هر هوادار
باید هزار نفر را به تجمع بروکسل بیاورد.
اما آنچه در واقعیت اتفاق افتاد، این
بسم الله الرحمان الرحیم

پاسخ به یکی دیگر از شبهات وهابی و الحادی در فضای سایبری:

رصد شبهه از معاندین دروغ پرداز و مفلوک:

معاند میگوید: علمای شیعه دروغ گفته اند که امام علی (ع) در محراب نماز
شهید شدند ‼️


اسکن از متن شبهه


پاسخ_شیعه: نمیدانیم بعد از جواب به این شبهه، معاندین دقیقا به کدام بیابان
و خرابه نقل مکان خواهند کرد ، باید منتظر بود. اما بعد...


 

ادامه مطلب
بسم الله الرحمان الرحیم

پاسخ به یکی دیگر از شبهات وهابی و الحادی در فضای سایبری:

رصد شبهه از معاندین دروغ پرداز و مفلوک:

معاند میگوید: علمای شیعه دروغ گفته اند که امام علی (ع) در محراب نماز
شهید شدند ‼️

اسکن از متن شبهه:

http://yon.ir/mgSPL
پاسخ_شیعه: نمیدانیم بعد از جواب به این شبهه، معاندین دقیقا به کدام بیابان
و خرابه نقل مکان خواهند کرد ، باید منتظر بود. اما بعد...


 

ادامه مطلب
کارگردان : مهدی نادری
ژانر : کمدی، خانوادگی
سال تولید : 1397
تاریخ انتشار : 1398
مدت زمان : 88 دقیقه
کیفیت ویدئو : WEB-DL
فرمت : MP4
تهیه کننده : ابوالفضل صفاری
خلاصه داستان : سه آدم بدبخت و مفلوک (با بازی حمید فرخ‌نژاد، میر طاهر مظلومی و امیر مهدی ژوله) که کارشان زنده کردن چک و مسائلی از این دست می‌باشد، برای یک مورد کاری دربارهٔ سند زمین به برلین می‌روند و…
بازیگران : حمید فرخ‌‌نژاد، امیر مهدی ژوله، میرطاهر مظلومی، هومن حاجی عبداللهی، سامان صفاری، نا
کرونا آمدی دیر آمدیاما اگر چیزی از این جمعیت غارت زده باقیست غارت کن
ولی لطفا عدالت را رعایت کن***************************** وَ مَنْ‌ یَقْنَطُ مِنْ‌ رَحْمَةِ رَبِّه إِلاَّ الضَّالُّونَ‌،
چه کسی از رحمت  پروردگارش مأیوس می‌شود؟! مگر گمراهان
سوره حجر \ آیه ۵۶:
**************************
برای خودم متاسفم که در کشوری جهان سومی بدنیا آمده ام که روشنفکرانش آنقدر واپس گرا و عقب افتاده هستند که رژیم مفلوک و دیکتاتور پهلوی  آلترناتیو و جایگزین رژیم فعلی آنان است
************
کار هایم خیلی عقب افتاده اند. مثل انسان های به درد نخور این چهار روز را فقط هدر کردم با خوش گذرانی های بیهوده. باید سرم را بکوبانم به دیوار. چون مغزی درونش نیست مطمئنا.
حس تنفر از خودم پس از اینگونه برهه ها را همیشه تجربه میکنم. حس یک مفلوک افلیج را دارم که مغزش هم کار نمیکند. عیبی ندارد. تجربه نشان داده وقتی تحت فشارهستم کار های خارق العاده میکنم. اما سوال اینجاست که چرا قبل از رسیدن در دقیقه ی ۹۰ کار هارا به پایان نمیرسانم.
دوتا پروژه دارم برا
دانلود رایگان فیلم سینمایی سامورایی در برلین
فیلم کمدی سامورایی در برلین به کارگردانی مهدی نادری
کارگردان: مهدی نادری | ژانر: کمدی، خانوادگی | سال تولید: 1397 | تاریخ انتشار: 19 دی ماه 1398
مدت زمان: 88 دقیقه | نوع: سینمایی | مخاطب: خانواده | کیفیت ویدئو: WEB-DL
فرمت: MP4 | حجم: متفاوت با هر کیفیت | تهیه کننده: ابوالفضل صفاری
خلاصه داستان: سه آدم بدبخت و مفلوک (با بازی حمید فرخ‌نژاد، میر طاهر مظلومی و امیر مهدی ژوله) که کارشان زنده کردن چک و مسائلی از این دست م
هوالعزیز

شما آرزوهایتان را
دوست دارید !

این آرزوها هستند
که به انسان امید  به زندگی ونشاط می دهند.

عشق یکی از
آرزوهای آدمیان است.

آرزوهای انسان
تمناهای قلبی وذهنی او برای رسیدن به رضایت و رفاه وآرامش و لذت است.

برای رسیدن به
آرزوهایتان باید ترس از دست دادن عادات  و همچنین
جمود و خود برتر بینی را رها کنید.

مردم هنگامی که
درباورهای اشتباه خود زندانی می شوند .مفلوک وبیچاره  هستند

مفاهیم نیک زیستن
به تعداد باورهای آدمیان متغیر است.

 و برای ر
بسمه تعالی 
1-آقای حسین نمازی (در برخی منابع به اشتباه حسین زمانی) مشهور به حسین دوربینی یا آقا دوربینی فردی ایرانی‌ست که همواره به دنبال شرکت در مراسم دولتی یا رسمی‌ست تا در تلویزیون یا در روزنامه‌ها نمایش داده‌شود و به همین دلیل از سوی رسانه‌ها و بین مردم ایران به این نام معروف شده‌است.
2-آقای دکتر ظریف وزیر خارجه ی جمهوری اسلامی ایران
شباهت ها
هر دو دوست دارند در جلو دوربین تلویزیون حاضر شده و تصویرشان پخش شود.
تفاوت ها
1-ظریف تمام مرا
یه‌جای فیلم ایتالیا ایتالیا بود که وقتی برق می‌رفت می‌نشستن سر میز و توی تاریکی اعتراف می‌کردن. سال پیش سر یکی از کلاسا این کارو کردیم. من بهشون گفتم "یه‌وقتایی ازتون متنفر میشم"، و اونا تعجب کرده بودن.
امروز مثل سه‌تا آدم مفلوک از وضعیت مدرسه حرف زدیم و تهش؟ رسیدیم به کلی اعتراف. فهمیدم فقط من نیستم که متنفر میشم، اونا هم هستن. و حس هر‌سه‌مون دقیقا شبیهِ هم بود. نشستیم تمام اتفاقا رو زیرورو کردیم، و چیزی که کشف کردم اینه که: ما خیلی به هم
 
زنگوله توهم
پس ازشورش خان قاجار ودر پی تعقیب وگریز وی توسط خان زند سرانجام در جنگلهای گلوگاه  وی محاصره شد وبه نبردی بد فرجام ناچار شد.
 آقا محمد خان قاجار پس از جراحت شدید ومتعاقب آن  خواجه شدن  وخارج شدن از حیز مردانگی واسارت به تحصیل علوم دینی روی آورد .
با  انفصال از مرد بودن آغا محمد خان  وکوتاه شدن دستش از همراهی و رهبری شورش و شورشیان و همه ی   آنچه را که از دست داده بود باعث شد تا زندیان  از مرگش صرف نظر کنند.
با صلاح دید  خان زند و نظ
بسمه تعالی 
1-آقای حسین نمازی (در برخی منابع به اشتباه حسین زمانی) مشهور به حسین دوربینی یا آقا دوربینی فردی ایرانی‌ست که همواره به دنبال شرکت در مراسم دولتی یا رسمی‌ست تا در تلویزیون یا در روزنامه‌ها نمایش داده‌شود و به همین دلیل از سوی رسانه‌ها و بین مردم ایران به این نام معروف شده‌است.
2-آقای دکتر ظریف وزیر خارجه ی جمهوری اسلامی ایران
شباهت ها
هر دو دوست دارند در جلو دوربین تلویزیون حاضر شده و تصویرشان پخش شود.
تفاوت ها
1-ظریف تمام مرا
نظر به این که بشر بی سر و پا – این جانور دو پای عجیب الخلقه وحشی، خودخواه، زورگو، درنده خو، دد منش، بی رحم، سفاک، خونخوار، قسی القلب، بهره کش ، ستمگر، غدار، قهار، زبان باز، دو رو، مکار ، جانی، روانی- و هم چنین این موجود بسیار حقیر پست فطرت جاهل و کاهل، نادان و ناتوان، کوردل و کر باطن، تنگ نظر و خام اندیش، خرافاتی و خیالاتی، گمراه و سر به هوا، مفلوک و منفور، که خیال می کند عقل کل است
 
و اشرف مخلوقات، ولی در بی عقلی و پست فطرتی زبانزد خاص و عام و
بخونید : دانشجوی پزشکی ! 
چه تصویری تو ذهنتون اومد؟ دختر یا پسری با روپوش سفید و عینک احتمالا گوشی پزشکی به دوش یا کتاب به دست که مرتب میره و میاد و سر کلاسا با دقت گوش میده و شاید دنبال سرچ و ریسرچه ... به مریض ها با دقت میرسه و ...
اگه تا اینجای تصوراتتون رو درست حدس زدم باید بگم همینجا وایسید ! واقعیت امر یه ادمه که صبح با توجه به مسافتش از کلاس درس تایم بیدار شدنش رو تنظیم میکنه و تا جایی که بتونه کلاسای بی ربط به رشته اش رو میپیچونه و عبارت " حاضر
این روزا رسماً حالم ناخوشه، اندوهِ عمیقی در قلبم حس میکنم، یه صدایی درونم مدام میگه همه چی خراب تر میشه،
کارم رو نمیتونم انجام بدم، وقتی سرکارم مطلقاً هیچ گهی نمیخورم، فقط سعی میکنم آروم باشم، بغض دارم ولی نمیتونم گریه کنم،
احساس بی ارزش بودن میکنم، احساس حقارت، احساس ناتوانی، احساس پوچی...
و احساس تنهایی!
شدیداً احساس تنهایی میکنم ولی نمیتونم با آدما ارتباط بگیرم، نمیتونم درست باهاشون حرف بزنم و هر حرفی میزنم حس میکنم خیلی بد شد، وقتی تو
علت اصلی مخالفت کشورها با حضور پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی صهیونیستی چیست؟
بیگ دیتا
داده‌های انبوه Bigdata به مجموعه ای از داده ها گفته می‌شود که امروزه از طریق گسترش شبکه اجتماعی، پیام رسان‌ها و سرویس‌های اینترنتی و... توسط صاحبان آنها جمع آوری و تجزیه و تحلیل می شود.
جمع‌آوری و تحلیل bigdata چنان قدرتی برای به دست آورنده این اطلاعات ایجاد می‌کند که حتی می‌تواند یک کشور را به هم بزند، جنگ راه بیاندازد و یا در حالت مثبت از وقوع جنگ و نا آرام
زندگی یک چمدان است که می آوریش
بار و بندیل سبک می کنی و می بریش
خودکشی،مرگ قشنگی که به آن دل بستم
دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم
گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم
به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم
گاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منم
قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است
قبل رفتن دو سه خط فحش بده،داد بکش
هی تکانم بده،نفرین کن و فریاد بکش
قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
طوری از
ای تخیل هوسباز و طلایی! به برخی با عطر و بویی خوش، دلنوازانه نزدیک می شوی و آنان را به کامرواترین مجنون، ادیب، تبدیل می کنی، و به برخی دیگر خصمانه شبیخون می زنی تا به مفلوک ترین شاعر، مجنون، تبدیل شوند.
 
آلبین یکدفعه به حرف آمد: «منظورم نوابغی اند که از الهام نهایی بی نصیب مانده اند! می فهمی که! الهام نهایی؛ چون اگر از الهام بهره مند بودند، می توانستند عالی ترین و کامل ترین شاهکارها را خلق کنند و به عرش اعلا، به جایگاه خدایی درخور خود برسند. ام
دانلود فیلم سامورایی در برلین با لینک مستقیم 
فیلم ایرانی سامورایی در برلین ساخته مهدی نادری
در حال اکران در سینماهای کشور
دانلود فیلم سامورایی در برلین
مشخصات فیلم
منتشر کننده :  یوز دی ال
نام فیلم : سامورایی در برلین
 گروه فیلم: کمدی
محصول سال : 1397
محصول کشور : ایران
تهیه کننده : ابوالفضل صفاری
نویسنده : مهدی نادری
کارگردان : مهدی نادری
بازیگران : حمید فرخ نژاد, هومن حاجی عبدالهی, میرطاهر مظلومی, امیرمهدی ژوله, میترا حجار, سامان صفاری, گ
دانلود فیلم سامورایی در برلین با لینک مستقیم 
فیلم ایرانی سامورایی در برلین ساخته مهدی نادری
در حال اکران در سینماهای کشور
دانلود فیلم سامورایی در برلین
مشخصات فیلم
منتشر کننده :  یوز دی ال
نام فیلم : سامورایی در برلین
 گروه فیلم: کمدی
محصول سال : 1397
محصول کشور : ایران
تهیه کننده : ابوالفضل صفاری
نویسنده : مهدی نادری
کارگردان : مهدی نادری
بازیگران : حمید فرخ نژاد, هومن حاجی عبدالهی, میرطاهر مظلومی, امیرمهدی ژوله, میترا حجار, سامان صفاری, گ
دانلود فیلم سامورایی در برلین با لینک مستقیم 
فیلم ایرانی سامورایی در برلین ساخته مهدی نادری
در حال اکران در سینماهای کشور
دانلود فیلم سامورایی در برلین
مشخصات فیلم
منتشر کننده :  یوز دی ال
نام فیلم : سامورایی در برلین
 گروه فیلم: کمدی
محصول سال : 1397
محصول کشور : ایران
تهیه کننده : ابوالفضل صفاری
نویسنده : مهدی نادری
کارگردان : مهدی نادری
بازیگران : حمید فرخ نژاد, هومن حاجی عبدالهی, میرطاهر مظلومی, امیرمهدی ژوله, میترا حجار, سامان صفاری, گ
دانلود فیلم سامورایی در برلین با لینک مستقیم 
فیلم ایرانی سامورایی در برلین ساخته مهدی نادری
در حال اکران در سینماهای کشور
دانلود فیلم سامورایی در برلین
مشخصات فیلم
منتشر کننده :  یوز دی ال
نام فیلم : سامورایی در برلین
 گروه فیلم: کمدی
محصول سال : 1397
محصول کشور : ایران
تهیه کننده : ابوالفضل صفاری
نویسنده : مهدی نادری
کارگردان : مهدی نادری
بازیگران : حمید فرخ نژاد, هومن حاجی عبدالهی, میرطاهر مظلومی, امیرمهدی ژوله, میترا حجار, سامان صفاری, گ
یاهو
در ابتدا و انتهای تمام پیاده روی های شبانه ام زندان شهر ایستاده. به طرز عجیبی بیشتر شب ها وقتی می رسم که چند زندانی گاری زباله را به سختی هل می دهند و برای تخلیه بیرون می آورند. بوی گند و تعفن زباله های زندان چسبیده به اکثر خاطرات خوش پیاده روی ام. اگر صدمتر جلوتر،داخل میدان، گل های یاس را نکاشته بودند مطمئنم این همه شب دوام نمی آوردم. باری به هر جهت از زندان می گفتم. راه رفتن پایین دیوارهای زندان حس عجیبی دارد. اینکه برای دیدن نوک دیوار با
برای مصاحبه دعوت به کار به اندیشکده ای رفتم . پس از آن که  ساده و صادقانه به سوالاتِ مضحک مصاحبه کننده جواب دادم و امیدها ناامید کردم  ، از سر بی میلی پرسید " آیا آدم منظمی هستی ؟!" کما فی السابق با صداقت جواب دادم "اصلا منظم نیستم ." و زیر لب زمزمه کردم "ولی شما از من نامنظم ترید" . ""چطور شد؟! چرا ؟!"  . کمی مکث کردم و ادامه دادم :
"ببینید اگر مقداری روی مفهوم "تضاد" دقت کنید متوجه می شوید که در واقع من از شما منظم تر هستم چرا که تصوری از نظم دارم و خود ر
روشنفکران یمن هم مثل برخی روشنفکران: لیبرال
دمکرات چشم خود را به غرب دوخته، و گوششان را به تبلیغات آنها پیوند زده اند. و
فکر می کنند اگر گوش به: تبلیغات آمریکایی ها ندهند نمازشان قبول نمی شود! به همین
مناسبت است که: ملت خود را مفلوک و مریض و گرسنه! معرفی می کنند، که فقط محتاج
مجوز امریکا برای ورود: کمک های مردمی غربی است. در حالیکه ملت یمن بلوغ سیاسی
دارند، و از حملات پراکنده و آتش بازیهای بی هدف آل سعود، ترسی به خود راه نمی
دهند. زندگی خود را بخو
یاهو
قطار تهران،مشهد سحرگاه به مقصد رسید. هوای مشهد بارانی بود. ابرها آهسته و
کند می باریدند. اما قطرات سرد زمستانی، گرمای پوست را چاک می دادند. مردم چمدان و
کیف به دست پا تند کرده بودند. با هر قدم، خیسی کف ایستگاه خودش را از انتهای کفش
به پشت شلوار و چادر جماعت می رساند. توده های سفید بخار از دهان بیرون می آمد و
لحظه ای بعد در تاریکی و سرما محو می شد. صدای چرخ باربر و گام های تند قاطی شده
بود با افتادن باران روی سنگ سرد سکوها. چند قطار خیس و خاموش
باز هم در سایت ناهیدعبدی دات کام مطلبی دیگر خواندم و این نظر را نوشتم و حیف ام باز آمد که برای شما «اینجا» نیاورَمَش زیرا مشحون از لطف و مرحمت الهی و راه کار است
هرآغاز در داغ تهیتهنیاز شاید و بایدچه خوب می شد اگر اوج رهایی و شادمانی و لذّتِ جمله یِ زیبای نیچه ی گرامی: «صاف ترین یخ برای کسی که رقصیدن و سُرخوردن می داند بهشت است» را با واژه ی زخم و درد ذوب نمی کردید و رودِ گذشته و حال خراب یک ملّتِ سُرخورده را زیور آن نمی نمودیددردها روح آدمی را ر
میز نقد برنامه هفت در مورخ جمعه 7 تیرماه 1398 اختصاص داشت به فیلم کفرناحوم ساخته نادین لبکی. علی رغم تذکر سعید قطبی‌زاده در برنامه‌های قبلی مبنی بر دعوت از منتقد موافق و مخالف پیرامون یک فیلم اما باز هم شاهد آن بودیم که هر سه منتقد هم‌نظر بودند و مخالف فیلم، و چهل دقیقه یکطرفه و غیرمنصفانه فیلم را کوبیدند. قطعاً مسعود فراستی نمی‌تواند جمله‌ای را که در خصوص فیلم «ما همه باهم هستیم» به کار برد را در اینجا مجدد تکرار کند و آن این بود که همه جا ر
انفجار
اطلاعات! نمی دانم چرا من از این تعبیر آنچنان که باید نمی ترسم و حتی چه بسا مثل
کسی که دیگر صبرش تمام شده است از فکر اینکه جهان به سرنوشت محتوم این عصر نزدیک
تر می شود خوشحال می شوم. نیچه خطاب به فیلسوفان می‌گوید: « خانه هایتان را در
دامنه‌های کوه آتشفشان بنا کنید.» و من همه کسانی را که در جست و جوی حقیقتند
مخاطب این سخن می‌یابم. «گریختن» مطلوب طبع کسانی است که فقط به عافیت می اندیشند
و اگر نه، مرگ یک بار، زاری هم یک بار.

 
دهکده
جهانی واق
در دهه‌ی ۱۸۹۰، فرانسه فداکاری مصیبت ظاهرا واگیرداری بود. از سال ۱۸۸۶ تا ۱۹۰۹، ده‌ها و صدها عضو از مردانی که به‌ناگاه هؤیت خویشتن را از یاد بنده بودند، بدون اینکه ظاهرا هیچگاه مقصدی در ذهن داشته باشند، سرتاسر اروپا را در می‌نوردیدند و از مرزهای کشورها و حتی قاره‌ها رد می‌شدند. این مردان به‌اقتضای وضعیت آن دوره، سر از زندان‌ها خواه تیمارستان‌ها و مراکز روانی در می‌آوردند. به‌گفته‌ی ایان هکینگ، فیلسوف کانادایی و سخن سنج تاریخ «مسافر
به نام خداوند متعال|سلام| شما می‌دانید که من مرد پست‌های بی‌مناسبت‌م| طی زندگی با فیش‌نگار جان به این رسیده‌ام که اگر از مطلبی خوشت آمد همان روز تنظیم کن برای انتشار؛ شاهد این تجربه نیز پنجاه و چند پست پیش‌نویس شده ای است که گویا دیگر انتشاراشان مزه نمی دهد! | از این رو وقتی این دو مطلب طولانی را مطالعه کردم که مال بیش از 15 سال پیش هست به نظرم رسید که برای شما خوبان به اشتراک بگذارم؛ ضرر نمی‌کنید اگر تا تهش را بخوانید!| راستی «آقاگل» و «شبا
کنار کارما هم رفت. آخرین نوشته‌اش را چندساعت پیش، با تنِ سی و نه درجه‌ی درحال تبخیر خواندم و سری که به دوران افتاده‌بود. و از آن وقت تا حالا کمی خنک‌تر شده‌ام دوستان و تعادلم برگشته و مدام به یاد حرفی که عباس معروفی ذیل یکی از پست‌هایش نوشته‌بود چند وقت پیش، می‌افتم که: «کسی که شاهکار بنویسد، هرگز آشغال نمی‌نویسد، حتی برای دل خودش از سر استیصال. حتی در نامه‌ی خصوصی برای سگش. حتی از سر تفنن برای تخمش. کلمه خداست، و آدم خدا را برای هر ناچیز

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها